تو را دوست خواهم داشت .. تا مادامی که گهواره ی گاهشمار روزها در فراز و فرود ِ پشتواره ی زندگی به سالخوردگی و فرتوتی اَم مشغولند تو را دوست خواهم داشت "مادر"
به قدر .. بخیر شدن یک آغوش گرم ، در سردیِ زمستانی ترین شب کنارم بمان .......
در ورطه ى این شب که رنگش به سیاهی سٺ طوفان زده اَم من به سیماب نگاهی ...!!
برایم از آشتی آسمان و پیله ی باز پروانه بگو ... از نوازش باد بگو وُ ناز چمنزارها برایم بگو .. که هر صبح بیدار شدن من و از تو گفتن اَم یاوه نیست .. که " یک عاشقانه ی آرام "است سند خورده به تعبیر و واقعیت وجود تو...