برای من فرقی نمی کند که کسی از زندان سینگ سینگ می آید یا دانشگاه هاروارد. ما انسان ها را استخدام می کنیم، نه گذشتۀ آن ها را.
در دنیایی که خیلی سریع تغییر می کند، تنها استراتژی که شکست خوردن آن تضمین شده است ریسک نکردن است.
نیروهای طبیعی درونی ما درمان کنندگان واقعی بیماری ها هستند.
دوست من، زندگی بسیار کوتاه است و وقتی برای های و هوی و دعوا کردن نیست.
اجازه نده شرایط تو را کنترل کند. خودت شرایطت را تغییر بده.
وقتی در هنگام شب لباس هایت را از تن در می آوری، نگرانی هایت را نیز از تن در بیار.
تاریخ، تنفر نیست.
شاید دلم رام شود اهلیِ یک خواب شود . شاید دلم، از سرِ عشق مختصر و ناب شود .
دلتنگ توأم،حضرت معشوقه کجایی؟ دل تنگ تو و در کف یک میز دوتایی دلتنگ تو ای حسرت ممنوعه ی قلبم تا کِی بنشینم ، تو از این راه بیایی؟ جوری خبر از این دل وابسته نداری ک انگار نه انگار...تو معشوقه ی مایی صد توبه شکستیم، تو را سیر ببینیم...
فکر کردن دشوار است، به همین خاطر است که بیشتر مردم قضاوت می کنند.
اگر چیزی بتواند تو را فاسد کند، پس تو از قبل فاسد بوده ای.
اتاقی بدون کتاب مثل جسمی بدون روح می ماند.
در طی اولین دوره زندگی انسان، بزرگترین خطر ریسک نکردن است.
در تئاتر، خون سس کچاپ است؛ در پرفورمنس، همه چیز واقعی است.
معمولا وقتی مردم ناراحت هستند، اقدامی انجام نمی دهند. فقط به خاطر شرایط گریه و زاری می کنند. ولی وقتی آن ها عصبانی شوند، تغییری را رقم خواهند زد.
دنبال نمودن حقیقت و زیبایی فعالیتی است که ما در آن اجازه پیدا می کنیم تمام طول زندگیمان کودک باقی بمانیم.
پول اغلب هزینۀ زیادی به همراه دارد.
نمی توانی برای الهام گرفتن منتظر بمانی. باید با چوب دنبالش بروی.
ثروتمندان کسانی هستند که تولید ثروت می کنند، و باید با آن ها به خوبی رفتار کنی تا به تولید ثروت ادامه دهند.
هنر باید واقعیت را شگفت زده کند.
نقاشی نوعی ایمان است، و این وظیفه را به دنبال دارد که به افکار عمومی بی اعتنا باشی.
با تو بودن را دوست دارم مثل گل به وقت بهار مستانه های تاک به موسم تابستان خنکای غروب های پاییز و سپیدی برف زمستان.... . . با تو بودن را دوست دارم که چشمانت سرآغاز عشق و انحنای لبخندت ابدیت من است . . معجزه ی زندگی ام آغوشت...
هر علمی به عنوان فلسفه آغاز و به عنوان هنر پایان می یابد.
بهتر است با افرادی معاشرت داشته باشی که بهتر از خودت هستند.