متن
add_circle_outline
search
menu
صفحه نخست
متن زیبا
بیو
پیامک
متن آهنگ
درباره
پشتیبانی
اپلیکیشن
ثبت نام
افزودن متن
کاربران فعال
جستجو
جستجو
×
متن
متن آهنگ
متن نسرین هداوندی
زیبا متن : مرجع متن های زیبا
جملات نسرین هداوندی
جمله نسرین هداوندی
یکی از دور یه پدر رو ببینه میگه:
" کمرِ خم شده یِ یه پدر از سن و سالشه "
.
یکی دیگه میگه:
" نه، از درد و رنج و تلاششه "
.
اما من میگم:
" از سنگینیِ صفاتِ نابشه "
.
یه مرد از وقتی که پدر میشه
فداکارتر، باثبات تر، مهربون تر و شکننده تر از قبل میشه!
.
و این اُستواری و گذشت و مهر، همیشه روی کولش هست!
و رفته رفته شونه هاشو تکیده میکنه و کمرش رو خمیده!
.
الهی که تا به ابد
این کول برِ عاطفه و سخاوت
به سلام...
متن نسرین هداوندی
اسفند
رسوب زمستان گلویش را زخمی کرده
و سوزِ خشک سال، لبانش را ترک انداخته!
.
اما قلبش...
قلبش به بهار وصل است
و دامانش به گلستان!
.
رویش به نوروز است
و پشتش به غم های این یازده ماه گذشته!
.
این فرزندِ کوچکِ زمستان،
آرام و بی منت، دستمان را در دستِ شکوفه زده ی بهار میگذارد!
.
الهی که از آسمانش، تا قلبِ وصلِ به بهارش
عشق ببارد و روزی!...
متن نسرین هداوندی
همیشه آخرایِ سال، یه جور عجیبی دلگیره!
مخصوصا اگه یه عزیزی رو نداشته باشی،
تا کنارش به استقبالِ سالِ نو بری، دلگیرتر هم میشه!
.
هرچی به اسفند و آخرای زمستون نزدیک تر شی،
گلوت پر بغض تر
صدات گرفته تر
و چشمات نمناک تر از قبل میشن!
.
این چرخه ی عجیب، نزدیکای سال نو از روی دلِ آدم میگذره!
اونم با تمام قدرت
با نهایت خشونت
و با بی رحمیِ عجیب روزگار!
.
الهی که دور از این حالِ بد، برید به استقبال بهار
نسرین هداوندی...
متن دلنوشته
زمستون از اون فصل هاست که اگه برف به خودش نبینه، به دل آدم نمیشینه!
.
اگه سوز سرماش، مجبورت نکنه اون شالگردن رنگی رو از گنجه در بیاری، وجودشو حس نمیکنی!
.
اگه شب نشینی های یهویی زیرِ کرسی نباشه، شب های طولانیش راحت نمیگذرن!
.
اگه شیشه ی پنجره از سرما بخار نگیره، تا بی دلیل روش یه قلبِ تیر خورده نکشی، کیف نمیده!
.
و چه حیف از زمستونِ امسال!
زمستونِ کم رنگ و آروم و بی بخار؛
همراه با درد و غم و فقرِ همیشگی.......
متن نسرین هداوندی
فکرش را بکن:
من...
تو...
باران...
یک شهرِ غریب...
و جاده ای به درازایِ هرچه عشق و مهربانیست....!
.
فکرش را بکن:
دستانمان، در هم قفل...
چشم هایمان، پُر از ذوقِ وصال...
و قلب هایمان، از هرچه دوست داشتن لبریز...
.
فکرش را بکن:
میان جاده...
هوایِ سرد...
بارانِ تند...
و من،در آغوشِ گرمِ تو....
.
فکرش را بکن:
با لب هایِ خیسِمان،زیباترین بوسه ها را،
نقاشی کنیم، رویِ صورتِ باران زده یِ همدیگر....
.
اصلا همه ی این ها به کنار...!!
.
...
متن نسرین هداوندی
بحث درس های این سن و سالمان،
"میم" مثل "مادر" نیست!
"عشق" مثل "مادر" است!
.
"عاطفه" از برای مادر هجی میشود،
و "صبور" صفتِ همیشه لازم، برای این تندیس پاکی ست!
.
تمام شدنی نیست، این معجونِ عجیب و غریب خلقت!
که بوسه هایش مزه ی بهشت میدهند،
و نگاه کردنش برابری میکند با سجده های طولانیِ ملائک!
.
روزش مبارک، درس و مُدرسِ این روزهای زندگی امان!
الهی که باشد تا برایمان صبوری کند و عا...
متن نسرین هداوندی
به نظرِ من،
بحران، برایِ چهل سالگی نیست...!
.
هرکدوم از ماها،
یه روزایی تلخیم،
یه روزایی گُنگیم،
و یه روزایی ضعیف میشیم...
.
نه به سن مربوطه، و نه به روزگار...
.
ما آدما، زندگیمون،
پُر شده از، بحرانِ چهل سالگی،
اونم تو هر سن و سالی از عمرمون...
تو هر نقطه ی عطف و خشمی!
.
این ما هستیم،
که بعضی وقتا، خودمونو،
درونمون گُم میکنیم،
و زمان میبره، برایِ پیدا کردنِ این گُمشده...
.
زندگیتون، دور باشه از بحران......
متن نسرین هداوندی
برف می شود رمزِ عشقِ ما،
و کسی نمیداند ردپایمان، روی جاده ای سفید نیست!
مسیر ما پروازست و بلندی
آسمان است و ابر
سفیدی ست و آرامش
و اشتیاق است و تعلق.......
متن عاشقانه
دم دمایِ گذر از خزان است!
و من نمیدانم پنجره ی رنگارنگِ پاییزی دیگر، به رویم گشوده می شود؟!
نمیدانم دیدن آن دریچه ی زرد و نارنجی برایم خیال می شود یا اتفاق!
نمیدانم اما میدانم!!!!
میدانم گر باشم و گر نباشم
پاییز ها می آیند و می روند و قلب ها یا عاشق تر می شوند
و یا تَرَکِشان عمیق تر می شود!
میدانم که چه من باشم و چه تو، دنیا می چرخد و رنگ عوض میکند!
و چه خوش با بودنمان، رنگین تر کنیم زمین را
و چه خوش تر با نبودنمان، خاطرمان را یاد کنند
...
متن نسرین هداوندی
رزق و روزی را خدا تقسیم کرد!
اما گمان کنم ملائک، جای نان ها را به اشتباه انتخاب کردند،
که یکی سر به طلاست و دیگری زباله را در آغوش میگیرد!
سر به طلایان به ریش ملائک میخندند
و در آغوش گیرانِ بدبختی، نمی دانند اشک هایشان را پاک کنند یا نفرین سر بدهند، از این سرگردانی و پوچی!
کاش خدا ملائک را واسطه نمی کرد،
اما حالا که دیگر گذشت!
کاش برای درماندگان، کیسه هارا از طلا پُر کند!
نسرین هداوندی...
متن نسرین هداوندی
برای آسمانی آبی، ابر کافی ست!
و برایِ زمینی برف گرفته، یک هم گام تا بی نهایت!
اما برای من، تو تمامِ این زیبایی هارا دارایی،
حتی اگر آسمان کِدر باشد و زمین عاری از برف!
نسرین هداوندی...
متن نسرین هداوندی
حبس همیشه مختص زندان قضایی نیست!
.
بعضیامون تو جایی حبسیم که بهش تعلق نداریم
اما مجبوریم به "موندن" !
.
بعضیامون تو یه رابطه ی غلط حبسیم
اما مجبوریم به "ادامه" !
.
بعضیامون تو شغل اشتباهی حبسیم
که از سر ناچاری داریم کِشش میدیم!
.
مثلا شاید این کلاغ تو آسمونی حبسه
که براش از قفس تنگ تره!
.
من حبسم تو اتاقی تاریک،
حتی تو اوج نور!
.
و تو، زندانیِ قلبِ ناآروم منی
حبسی تا به ابد
با اجباری تموم نشدنی!...
متن نسرین هداوندی
بیاید قبول کنیم که:
یکی وقتی حالش بده میخواد تنها باشه و یکی دیگه وقتی تنهاست حالش بد میشه!
.
یکی یه خواننده رو دوست داره و با صداش تک تک سلولاش آروم میشن،
یکی دیگه از همون خواننده بیزاره و میخواد سر به تنش نباشه!
.
یکی عاشق رنگ قرمزه،
اما آدمِ کناریش جز آبی، نمیتونه رنگ دیگه ای رو تحمل کنه!
.
.
ببین عزیزمن، ما آدما متفاوتیم!
سلیقه و خوی و منشمون باهم فرق داره!
.
شاید من نتونم طرفدار همون جبهه ای باشم که تو هستی،
همون گلی رو دوست دا...
متن نسرین هداوندی
دانه دانه عشق را گره میزنم،
تا خوشه خوشه خوشبختی برچینم!
من اینجا از زمین حال خوب میگیرم و از آسمان عشقِ فراوان!
من آموخته ام باید خوشی را کوچک دانست، تا خوشحالی نصیبت شود!...
متن نسرین هداوندی
پاییز که شد
قلب ها تندتر تپیدند،
پلک ها مشتاق تر پریدند،
قدم ها بلندتر برداشته شدند!
پاییز، فصلِ سرعت بخشیدنِ عشق است؛
فصلِ رهایی از حالِ گرفته یِ تنهایی...!...
متن نسرین هداوندی
تا حالا به دل خوشی های کوچیکتون فکر کردید؟
به همونایی که هرروز میبیند و خیالتون راحته برای همیشگی بودنشون، و برای همین یادتون میره شکرگذارش باشید!
.
این دل خوشی ها برای هر آدمی متفاوته!
مثلا
من به صدای مادرم معتادم و هرروز میشنومش...
به خنده ی پدرم نیازمندم و هرروز میبینمش...
به نگاه برادرم وابسته ام و هرروز دارمش...
من چای گرمم رو توی بالکنی میخورم، که میتونه برام حکم بهشت رو داشته باشه!
من طعمِ رفاقت رو کنار آدم های واقعی میچِشم!
من م...
متن نسرین هداوندی
تا چند سال پیش نمیتونستم تصور کنم غم یعنی چی؟
تو مخیلاتم نمیگنجید دردِ واقعی چیه؟
دلتنگیِ حقیقی کدومه؟
آدمی رو که میگفت: "جیگرم آتیش گرفته" ، "دلم کنده شده" رو نمی فهمیدمش!
.
اما از وقتی که روز آخرِ تو بود،
برای من شروعِ همه ی این ها شد!
.
تازه فهمیدم که کجای کاری؟
غم اینه...
درد همینیه که از امروز میفته به وجودت...
اونا شوخی بود از دلتنگی!
اصل کاری اینجاست!
.
تازه اونجا بود که جیگرم آتیش گرفت و هیچ آب خنکی به کا...
متن نسرین هداوندی
من از برای عشق
یک جفت چَشمانت را بر میدارم
و یک عمر آرامشش را!
.
تو اما برای شیدایی، کافی ست لبخند بزنی،
تا من همه ام را، قربانی آن منحنیِ طنازت کنم...
....
متن عاشقانه
ازم پرسید: ” به نظرت آدما چجوری میفهمن عاشق شدن؟ ”
.
یه مکث کردمو گفتم:
“ تا حالا شده وقتی به یکی فکر میکنی، قلبت در عین هیجان، آروم تر بتپه؟
.
تا حالا شده وقتی با یکی حرف میزنی، به دیگران بیشتر لبخند بزنی، با اطرافیانت مهربونتر از همیشه باشی؟
.
برات پیش اومده انگیزت برای ادامه ی زندگی هزار برابر شه، و با حال خوب، منتظر فرداهای پیش رو باشی؟
.
تا امروز شده بخوای بخاطر نگاهِ تحسین برانگیزِ کسی، بیشتر به خودت برسی، خوش پوش تر و خوش بوتر ا...
متن نسرین هداوندی
نفر به نفر
جان به جان
یار به یار
جنگیدند
و این بین خواهرانی ماندند از جنس زینب،
با داغی سوزانُ
هجری همیشگیُ
سهمی از زَجه
و گُلی پرپر در دامان به خاک نشسته اشان!
.
و عجیب از این بی قراری، که وصفش چَشمی تر میکندُ
جِگری را له
و قلبی را پاره پاره!
.
امان از دل هایی به مثالِ زینب،
که چاره ای نیست بر آنها،
...
متن نسرین هداوندی
و مُرد،
هرچه که، بویِ دلخوشی میداد ........
متن غمگین
دوستَش دارد....!
.
مثلِ پرنده، که پرواز را....
مثلِ ماهی، که آب را....
مثلِ من، که او را.......
متن عاشقانه
و فردا شهر شلوغ است،
از دوتایی هایی که، به برف بازی میروند،
و آدم برفی هایِ قد و نیم قد، میسازند....
و شاید شهر را، قدری عاشقانه تر کنند...!
.
ولی من، فنجانی چای به دست،
پشتِ پنجره می ایستم....
و دنبالِ رد پاهایِ کسی میگردم،
که گمَش کرده ام!
آن هم درست، در حوالیِ قلبم...!...
متن عاشقانه
ولنتاین چیه مُد کردین؟؟؟!!!!
.
ما کم دلتنگی داشتیم...؟!!
کم، راه و بی راه، دلمون از تنهاییمون میگرفت...؟!!
کم بودن روزایی که، چشم باز کردیمُ دورمون،
پُر بود از لیلی و مجنون....؟؟!!
اصلا میخوام از شما بپرسم،
کم، بغض کردیمُ کسی نفهمید...؟؟!!!
.
حالا ولنتاین هم اضافه شد...؟؟!!!
.
شما نمیگید، شاید ما، حضرتِ یاری نداشته باشیم، تا برامون سنگِ تموم بذاره...؟؟؟!!!
فکر نمیکنید شاید دلمون، از اون جعبه بزرگایی که، تو دستتون میبینیم، بخواد...؟؟!!...
متن دلنوشته
کاش آرزوهایمان،
آرزو نمانند....
.
تمناهایمان،
به گِله، نرسند....
.
مرادمان،
بی حاصل نشود...
.
و کامِ بختمان،
همیشه شیرین،
چو عسل باشد......
متن آرزو
اتاقی تاریک...
چَشمی تَر...
گلویی خشک...
نفسی تنگ ...
.
عاقبتِ شبی،
در پاییز است......
متن عاشقانه غمگین
خانواده برای من ترکیبی ست از:
عشق
حمایت
اهمیت به خواسته هایِ گاها عجیب و غریب
و مُدارای یکی بر دیگری
( صرفا از سرِ شوقِ همدلی، نه از رویِ اجبار، برای همزیستیِ مفرط! )
.
روی دوش پدر، بار سنگینی ست از فداکاری و محبت و استواریِ مطلق!♥️
و مادر همیشه دلسوز و حامی و رفیق بودن را به عهده می گیرد!♥️
.
و ما تنها با نگاهی می توانیم
عشق را از پسِ حروف های چیده شده از کلامشان در یابیم!
.
کاش قدردانِ تمام بودنشان، مهرشان، و وجود سرشار از یاری اشا...
متن دلنوشته
برای روز عشق،
همین کافیست، که هنوز داریدَش...
همین که حضورَش را حس میکنید...
عطرش به مشامتان می رسد....
هنوز نوازشتان میکند....
همین کافیست، که حسرتِ خنده هایش را ندارید...
.
دیگر کادوی فلان قیمتی، کِی قرارِ آن دلِ بی قرار خواهد شد؟
.
عروسکِ به آن بزرگی، کِی دلتنگیتان را رفع می کند؟
.
خودش نباشد همه ی این ها، چه دردی را دوا می کنند؟
.
پس اگر هست، کلاهِتان را بالا بی اَندازید!
و قدرِ خوشبختی اِتان را، هزار بار بیشتر بدانید!
به خدا ق...
متن دلنوشته
عیدِ من، درست همان روزی بود،
که فارغ از، هر چه درد و نیستی،
با قلبی پُر از شورِ زندگی،
و نگاهی پُر از امیدِ وصال،
کنارَت نشستم؛
و پیمان بستم، برای همیشگی ماندنِ این عشق....
.
من شک ندارم،
درست در آن ثانیه،
سال برایم نو شد ؛
و فصل، بهار شد، بدونِ هیچ درنگی......
متن عاشقانه
میزبانی اش با من
میز و صندلی اش با من
عشق و شیرینی اش با من
تو فقط باش و فقط باش و فقط باش.......
متن نسرین هداوندی
بیا برای لحظه ای سر به بالین فراموشی بگذاریم!
تمام کنیم این وحشت و آشوب درونمان را...!
قدم بگذرایم درونِ بهشت ِ رویایی امان...!
عطرهارا ببوییم
مزه هارا بچشیم
زیبایی ها را لمس کنیم
و بنشینیم به تماشای خنده ها...
.
شاید امروز
شاید فردا
شاید روزهای در پسِ گذر
برایمان چمدان چمدان خوشبختی بار زده باشند!
باید در مسیر بمانیم
قرار را به فرار ترجیح دهیم
و تن ندهیم به جاده ی نیستی
و چَشم برنداریم از امید به روزی نیک، که برایمان می رسد!
.
ر...
متن عاشقانه
شاید دلم رام شود
اهلیِ یک خواب شود
.
شاید دلم، از سرِ عشق
مختصر و ناب شود
....
متن عاشقانه
کاش به وقتِ پیری،
باز کنارِ هم باشیم....
.
شانه به شانه....
بالین به بالین...
.
کاش از شاملو خواندنَت،
برایِ منِ به قولِ خودت: سوگلی،
دست بر نداری...
.
حتی قربان صدقه یِ،
چین و چروک هایِ صورتَم بِرَوی....
.
کاش من در اوجِ پیری،
قرارِ قهوه و کیکِ جمعه هایمان را،
از یاد نَبَرَم....
.
و چه خوب میشود اگر،
رقصی که دوست داری را،
از برنامه یِ زندگی امان، حذف نکنم...
.
کاش بمانی....!
تا قدم زدن هایِ، آخرِ عمری اِمان را،
کنار هم با...
متن نسرین هداوندی
انگاری که ته مانده ی بهار، دلِ رفتن ندارد!
میخواهد بماند و برقصد و نازش را به تاراج ببرد!
او هم سیر نشد از این مدتِ بودنش!
دلش تاب ندارد که دور شود، تا چندی دیگر
که برگردد و شکوفه دهد و نو رس باشد!
.
خودش را کش و قوس می دهد برای دیرتر تمام شدن!
دیرتر بار سفر بستن!
.
کسی چه میداند شاید آن بهارهای پیشی که گذشتند، دیگر تکرار نشوند،
و بهار، دیگر هیچوقت بوی بهار را نگیرد!
و آنگاه ست که ما بمانیم و چندین بهارِ دمقِ ناراضی!
.
شایدهم روزی به...
متن نسرین هداوندی
تو هستیُ
مرا بَس،
که نفس هست...
.
و چون تویی هست،
نفس هستُ نفس هستُ نفس هست.......
متن نسرین هداوندی
ما آدما وقتی عکسامون رو نگاه می کنیم،
یادمون میاد اون لحظه کجا بودیم و چه حالی داشتیم!
اتفاقی رو که پشت هر کاغذ رنگی ای که از ما وجود داره رو، مرور می کنیم!
اما فراموش می کنیم اون لبخند رو کی ثبت کرده!
از یاد می بریم که چه کسی از بینِ تمام آدما
بیشتر حواسش به خوب و بدِ ما بوده!
لنز دوربین کی سمت ما ثابت مونده!
.
به نظر من حواس جمع ترین آدمِ جمع
همونیه که از ما، قابی به یادگار باقی میذاره!
همون فردیه که نگاهش به نگاهِ ما و پیرامونِ ماست!...
متن نسرین هداوندی
ماهِ من!
ماهِ دلبریِ زمین و آسمان، از اهالی اش!
سی و یک روزی که شاید،
عطرش تکرار ندارد
رنگ و رویش رقیبی ندارد
و عشقش مانده بی تمثیل ... اردیبهشت، نویدرسانِ روزهایِ همایون است،
که با هر قدمش محبت و طراوت می بخشد به این روزگارِ ناسازگار ... من در این چندروز بهار،
کِیفم کوک تر می شود
حالم خوش تر
و حظَم چند برابر ... کاش تقویم پُر میشد از بهار و اردیبهشتش!
اردیبهشتان به عشق... عشق_براتون...
متن اردیبهشت