چون عاشقت شدم، دنیا را به چشمانت دیدم زمزمه و صدای نفست و کوچه ای که همیشه تو از آن گذر داری میعادگاه آرزوهایم شدند... -نامق هورامی -برگردان شعر: زانا کوردستانی
به عدالت دنیا!! مشکوکم دستانت دور اما... نفست جان من است...
حالم گرفته است از این دنیایی که آدمهایش همچون هوایش ناپایدارند گاه آنقدر پاک که باورت نمیشود گاه آنقدر بی معرفت که نفست می گیرد