پنجشنبه , ۲۲ آذر ۱۴۰۳
وقتی یادت میفته به خاطر یه آدم بی معرفت چه کارایی کردی و از استراحت و جونیت و خواسته های دلت زدی تا اون راحت باشه بیشتر حرصت میگیره!!!...
این رو یادت باشه ، هیچکس قرار نیست به خاطر تو بمیره فوقش یکی دو روز ناراحت باشه و دیرتر خوابش ببره!!!!...
اگه چسب رو هم بکنی و دوباره بچسبونی دیگه مثل اولش نمی چسبه چه برسه به قلب آدمها،انتظار نداشته باش برات مثل دفعه اول باشم....
بعضیا فکر میکنن قلب ما ایستگاه بین راهی هستش که هر وقت خسته شدن بیان استراحت کنن و خستگیشون که در رفت دوباره برن....
بی معرفت تنهام گذاشتی چرا با این حال بدساختی ازم یه آدم بی روح و سرد آخه بی معرفتاینو بدون خودت نخواستی باشه این عشق بینمونرفتی و پا گذاشتی رو اینده مون چی شد اون عشقمون؟اون عشقمون..._برشی از ترانه...
من یه آدمایی رو از زندگیم حذف کردم که یه روزی حتی ثانیه ای از هم بی خبر نبودیم... منو از چی میترسونی؟! 😅👎🏻رعناعرب پیج اینستاگرام: raana arb...
ﺷﺎﯾﺪ ﺑﺮﺍﯼ ﺷﻤﺎ ﻫﻢ ﺍﺗﻔﺎﻕ ﺑﯿﻔﺘﺪ ﻟﻄﻔﺎ ﺑﺎ ﺩﻗﺖﺑﺨﻮﺍﻧﯿﺪ ﻣﯿﺰ ﺭﺍ ﺑﺎ ﻧﻬﺎﯾﺖ ﺳﻠﯿﻘﻪ ﭼﯿﺪﻩ ﺑﻮﺩﻡ ﻟﺤﻈﺎﺗﯽ ﺑﻪ ﺁﻣﺪﻥ ﻣﻬﻤﺎﻧﻬﺎ ﺑﺎﻗﯽ ﻣﺎﻧﺪﻩ ﺑﻮﺩ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﻓﺮﺻﺖ ﺑﻪ ﮐﻨﺎﺭ ﭘﻨﺠﺮﻩ ﺁﺷﭙﺰﺧﺎﻧﻪ ﺍﻡ ﺭﻓﺘﻢ ﺭﻭ ﺑﻪ ﺁﺳﻤﺎﻥ ﮐﺮﺩﻡ ﻭ ﮔﻔﺘﻢ ﺧﺪﺍ ﺗﻮ ﮐﻪ ﺑﯽ ﻣﻌﺮﻓﺖ ﻧﺒﻮﺩﯼ ﺩﯾﮕﺮ ﺩﻭﺳﺘﻢ ﻧﺪﺍﺭﯼ ؟ ﭼﺮﺍ ﺩﺭﻭﻥ ﻗﻠﺒﻢ ﮔﻮﺷﻪ ﺑﺎﻏﭽﻪ ﺍﻡ ... ﮐﻨﺞ ﻣﻄﺒﺨﻢ ﻧﯿﺴﺘﯽ ؟ چرا هوای مرا دیگر نداری ؟ ﻣﺸﻐﻮﻝ ﺍﯾﻦ گله گذاری ها ﺑﻮﺩﻡ ﮐﻪ ﺩﺭﺩ ﺷﺪﯾﺪﯼ ﺭﺍ ﺩﺭ ناحیه ﻗﻠﺒﻢ ﺍﺣﺴﺎﺱ ﮐﺮﺩﻡ... ﻣﻬﻤﺎﻧﻬﺎ ﺍﺯ ﮔﺮﺩ ﺭﺍﻩ ﻧﺮﺳﯿﺪﻩ ﻣﺮﺍ ﺑﻪ ﺑﯿﻤﺎﺭﺳﺘﺎﻥ ﻗﻠﺐ ﺭﺳﺎﻧﺪﻧﺪ ... ﻣﺮﯾﺾ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﭘﺸ...
به سلامتی اونایی که هزارتا خاطرخواه دارن ولی دلشون گیرِ یه بی معرفته !...
اولین بار که دیدمت نگاهات اذیتم میکرد،همش خودمو قایم میکردم از نگاهات.اینکه تو نشون میدادی منو دوست داری برام خیلی چیز عجیبی نبود،ولی اینکه من عاشقت شدم برام محال ترین وغیرمنتظره ترین اتفاق زندگیم بود.عشق روبا دل و جونم،با خونم،حس کردمو چشیدم.اذیت کردنات،اشتباهات،دل شکوندنات،غیب شدنات،بی محلی کردنات،همه ازارم میداد ولی با هربار که سمتم میومدی،با هربارشنیدن صدات،دیدن چشات،همه چی یادم میرفت.تفریحم نبودی،وابستگی نبودی،عادت نبودی،هوس نبودی،جون میدادم...
حالم گرفته استاز این دنیایی که آدمهایش همچون هوایشناپایدارندگاه آنقدر پاک که باورت نمیشودگاه آنقدر بی معرفت که نفست می گیرد...