هاروکی موراکامی: جایی که بودن و نبودنت هیچ فرقی ندارد! نبودنت را انتخاب کن, اینگونه, به بودنت احترام گذاشته ای...!
هاروکی موراکامی : خاطرات خیلی عجیب هستند گاهی اوقات می خندیم به روزهایی که گریه می کردیم و گاهی گریه می کنیم به یاد روزهایی که می خندیدیم..
هاروکی موراکامی : مهم نیست تا کجا فرار کنی فاصله هیچ چیز را حل نمی کند
همیشه نسبت به کسانى که بیشتر دوست داریم سخت گیر تر میشویم، چون توقع انجام خیلى کار ها را از آنها نداریم...
هاروکی موراکامی : بزرگترین گناهانی که جامعه مدرن را می آزارند افزایش دروغ و سکوت است. گستاخانه دروغ میگوییم و بعد زبانمان را قورت میدهیم ... به آواز باد گوش بسپار
هاروکی موراکامی : اگر فقط به مطالعه ی کتاب های رایج که همه آدم ها می خوانند اکتفا کنی ، تو هم مانند آن ها فکر خواهی کرد.
هاروکی موراکامی: فقط یک جور سعادت هست، اما بدبختی هزار شکل و اندازه دارد. به قول تولستوی سعادت یک تمثیل است، اما بدبختی داستان است.
هاروکی موراکامی: مهم نیست بتوانی به دوردست ها سفر کنی، تو هیچ گاه نمی توانی از خودت فرار کنی.
هاروکی موراکامی: اگر روزی چشم هایت را باز کردی و خودت را وسط یک کوره دیدی، نترس و سعی کن از آن پخته خارج شوی، چرا که سوختن را همه بلد ند!
خاطره ها شاید سوختی باشد که مردم برای زنده ماندن می سوزانند.
من کاملاً تهی هستم. می دانید کاملاً تهی بودن یعنی چه؟ تهی بودن مثل خانه ای است که کسی در آن زندگی نکند. خانه ای بدون قفل، بدون اینکه کسی در آن زندگی کند. هر کسی می تواند وارد شود، هروقت که بخواهد. این چیزی است که بیشتر از همه...
هاروکی موراکامی: هیچ وقت اجازه نده ترس و غرورِ احمقانه کاری کند که آدمی را که برایت عزیز است، از دست بدهی...!
هاروکی موراکامی : در این دنیای درندشت تنها کسی که می توانی به او تکیه کنی خود توست
تا امروز خواب را نوعی مردن می دانستم. فکر می کردم مرگ، امتداد خواب باشد. خوابی بسیار عمیق تر از خواب های عادی. خوابی که از هر گونه خودآگاهی خالی است؛ آرامش ابدی، خاموشی مطلق. اما حالا به این فکر افتاده ام که قبلن اشتباه می کردم. شاید مرگ هیچ...
هاروکی موراکامی: خاطرات خیلی عجیب هستند ؛ گاهی اوقات می خندیم به روزهایی که گریه می کردیم ، و گاهی گریه می کنیم به یاد روزهایی که می خندیدیم !
هاروکی موراکامی: پشت زیباترین لبخند بیشترین رازها نهفته است. زیباترین چشم بیشترین اشک ها را ریخته است و مهربانترین قلب بیشترین دردها را کشیده است.
هاروکی موراکامی : وقتی چیزی مرا رنج می داد در مورد آن با هیچکس حرفی نمی زدم خودم در موردش فکر می کردم ، به نتیجه می رسیدم و به تنهایی عمل می کردم ! نه اینکه واقعا احساس تنهایی بکنم ، نه بلکه فکر می کردم که انسان ها...
هاروکی موراکامی : نصفِ اشتباهاتمان ناشی از این است که وقتی باید فکر کنیم ، احساس می کنیم و وقتی که باید احساس کنیم ، فکر می کنیم
هاروکی موراکامی : زمان همه را به یکسان از پا می اندازد مثل آن درشکه چی که به اسب پیرش آنقدر شلاق می زند تا در جاده بمیرد اما تازیانه ای که به ما می زنند ملایمت ترسناکی دارد ، فقط چند تایی از ما می فهمیم که کتک خورده...
هاروکی موراکامی: مهم ترین چیزی که در مدرسه یاد گرفتم این بود که هیچ وقت مهم ترین چیزها را در مدرسه یاد نمی دهند...
هاروکی موراکامی : می خواهم یادِ من باشی اگر تو یاد من باشی ، دیگر برایم مهم نیست که همه فراموشم کنند... کافکا در کرانه
هاروکی موراکامی: تماشای اقیانوس باعث میشه دلم برای مردم تنگ بشه، معاشرت با مردم هم دلم رو تنگ اقیانوس میکنه...
هاروکی موراکامی : پشت زیباترین لبخند بیشترین رازها نهفته زیباترین چشم بیشترین اشک ها را ریخته و مهربان ترین قلب بیشترین دردها را کشیده است...
هاروکی موراکامی: وقتی طوفان تمام شد، یادت نمی آید چگونه از آن گذشتی، چطور جان به در بردی. حتی در حقیقت مطمئن نیستی، که طوفان واقعاً تمام شده باشد. اما یک چیز مسلم است: وقتی از طوفان بیرون آمدی، دیگر آنی نیستی، که قدم به درون طوفان گذاشت…