دلتنگم و دیدار تو درمان من است
گر بدانی چقدر تشنه ی دیدار توام خواهی آمد عرق آلوده به دیدار مرا
به دیدار (تو )می آیم برایم بوسه ای دم کن!
آخر چه کند با دل من علم پزشکی وقتی که به دیدار تو بسته ضربانم
در دلم حسرت دیدار تو را کاشته ام
آخر از حسرت دیدار تو من میمیرم
دلتنگم و دیدار تو درمان منست .......