دلتنگی های ممتد دیگر دلتنگی نیست آوار است . علی گلشاهی(ورژیرا)
بی پناهی یعنی زیر آوار کسی بمانی که قرار بود تکیه گاهت باشد…
نگاهت پلی از مخمل را ماند دیرگاهی ست کهمن شبها درتنهائی خود درفکراین پل هستم که روزی آوار نشود.