یک ثانیه می بینمت،یک سال درگیرم هر اتفاق نادری کوتاه می افتد
اشتباه نکنید بعضی آدمها به شما وفادار نیستند در واقع درگیر نیازشان به شما هستند و......
تو سهم دیگری بودی و من درگیر رویایت خجالت میکشم از دل که عمری بازی اش دادم...!
نخواستن بحث خودش را دارد نتوانستن هم ؛ و اما من درگیر کسی شده بودم که میتوانست ، اما نخواست که بتواند!!
تو سهم دیگری بودی و من درگیر رویایت خجالت میکشم از دل که عمری بازی اش دادم
خوبِ من! این دل فقط دیوانه ودرگیرتوست...
چه رسم تلخی ست تو،بی خبر از من و تمام من،درگیر تو !
مردم از آن دم که با مردم چشمان تو در گیر شدم
در گیر یک نگاه تو شد روزگار من...