هایدیگر: اگر زبان ملّتی از بین برود آن ملّت هم از صحنه هستی خارج شده است.
به چیدن نگاه دزدانه ات دچار شدم اگر عسل نمی دهی نیش هم نزن! چرا اینقدر تو را ارزان می فروشی؟ لب و چشم و زبان را باید گران خرید
برادری به زبان بود، ما ندانستیم فقط به خاطر نان بود، ما ندانستیم
نگاهت میکنم خاموش و خاموشی زبان دارد زبانِ عاشقان چشم است و چشم از دل نشان دارد
یک تن نیافتیم که بفهمد زبان ما همشهریاند مردم وُ ما در میانْ غریب!
من تو را به هر زبان ترجمه کردم عشق شدی