جمعه , ۲ آذر ۱۴۰۳
بزرگتریندروغ سیزده راجلوی چشمانت خواهم گفت...دوستت ندارم......
بیا تقدیر را روسیاه کنیمدستت را بده......
میبینیبا تُانقدر همه چیز خوبستکه اسفند هم یادش رفته هنوز زمستان ست...
گوش کنسمفونی پاییز را میشنوی اوهم دلش را به مهر تو خوش کرده...