نقش چشم آبی ات آخر مرا نقاش ساخت هر چه پنهان کرده بودم دیدگانم فاش ساخت
آدمی نقاش این عالَم اگر روزی شود پای در کفش همه مخلوق بینی، بی گمان!
وقتی خواستگار نقاش باشد منت دختر را قشنگ می کشد
نقاش نیستم ولی دلم برایت پر می کشد...
من اگر روزی شود، نقاش این دنیا شوم این جهان را عاری از هر غصه وغم میکشم .
از بس که خدا عاشق نقاشی بود... هر فصل به روی بوم، یک چیز کشید یک بار ولی گمان کنم شاعر شد.. یک گوشه ی دنج رفت و پاییز کشید!