آنور ِ پیراهنت! باغ بهشت آرزوست
تا حریم گرم آغوش تو تن پوش من است بیخودی دلواپس سوز زمستان نیستم
دوستت دارم و میخواهم تو را دیوانه وار حس و حالم را همین اقرار بهتر می کند
از زخم زبان و طعنه دلسرد نباش در شهر یکی تو را بفهمد کافی ست
خودت را از جهان من کمی آهسته تر، کم کن بیا نامهربانِ من، کمی آهسته ترکم کن