زیبا متن
add_circle_outline
search
menu
صفحه نخست
متن عاشقانه
متن زیبا
بیو
پیامک
متن آهنگ
ثبت نام
افزودن متن
کاربران فعال
جستجو
اپلیکیشن
درباره
پشتیبانی
جستجو
×
متن
متن آهنگ
نوسان لحظات
مائده مهری
نمی توانم بگویم چیزی اما...
من را با چشمانم معنا کنید،درک کنیدوبفهمید.
باخنده های ظاهری ام قضاوت نکنید...
نقابم را برداشته من را از درون بنگرید!
از روی گفته هایم چیزی را باور نکنید من عمریست که خود را بخشیده ام برای حال خوبتان...!
من عمریست که و...
متن مائده مهری
ما را خیالی نبود که در رخ تو مست دیدار شویم...
تشنه وصال و پایبند این نفس های بی تکرار شویم...
مثلم را باید زنند نقش بر دیوار...
تا که همه بدانند مجالی نبود ما را تا بی مثال شویم...
شراب چشمانت شد آیینه تقدیر...
و ما را خبری نبود که این چنین گره...
متن مائده مهری
بامداد است و ذلیخا بی تاب یار...
سکوت است و دیده گان گرفتار یار...
چه شد که نشد ما را پیوند یار...
نماند از ما نشانی در خاطر یار...
یار کجا و ما می آییم به چه کار یار...
خوشا به حال آنکه هست در یاد یار...
خوشا به حال آنکه می کند سدای بلبلانه در...
متن مائده مهری
بسم الله الرحمن الرحیم
شراب چشمانت شدآیینه تقدیر؛وماراخبری نبود،که این چنین...گرهِ کورِشبِ زلفانت شویم......
متن مائده مهری
بی انگیزه ام آنقدربی انگیزه که رویا بر دارخیالبافی ام رخنه کرده است...بی اراده ام آنقدربی اراده که گویی شیطان هرلحظه افساررابرگریبانم می فشارد...ودرآخربایدبگویم بی روحم آنقدربی روح که واقعیت و وهمیت هیچ قیاسی رابرایم تداعی نمی کند...
مائده مهری...
متن مائده مهری
زمان می گذرد؛ومن همچنان درطوفان زندگی،مسافربادهای بی مقصدم...!
مائده مهری...
متن مائده مهری
به نقطه ای رسیدم که هرچی میشه
میگم:
خدایا هرطورخودت صلاح می دونی،فقط لطفاً اوضاعم از اینی که هست بدتر نشه:)...
متن مائده مهری
یارا،توراچه شودکه نبینی مارا...
مگرجزآن است،که توعاشقی...
پس ببر دگر ازاین دیار مارا......
متن مائده مهری
درهوای یار هوایی گشته ام...
هوایی که نیست جز هوای او...
تمنا مرا......
متن مائده مهری
زیادی عاشق بودن هم بیماری محسوب می شود...
زیادکه عاشق باشی ناخودآگاه حسودی میکنی...
پرتوقع و بهانه گیر می شوی...
دلخوشی های کوچک دیروزبحث های بزرگ امروزوافسوس فرداهامی شود...
زیادی که حضورش آرامت کند فراموش خواهی کرد که هرفردی انقضایی داردو هرآمد...
متن دلنوشته
درمیان دلم سردی های غم لانه کرده...
آتشی به پاشده واین سردخانه راویرانه کرده...
نمی چکد اشک ازخشکانه دیده گانم ولی...
خون گریه های قلب خود را میهمان عقده های زمانه کرده...
خدایا به یادآر پوچی مستانه ام...
که ظلمت، مرا پاگیر این میخانه کرده...
ن...
متن غمگین