عادت بخت من نبود، آن که تو یادم آوری
نقد چنین کم اوفتد، خاصه به دست مفلسی
صحبت از این شریفتر صورت از این لطیفتر
دامن از این نظیفتر، وصف تو چون کند کسی
خادمهٔ سرای را، گو درِ حُجره بند کن
تا به سر حضور ما، ره نبرد موسوسی...
سعدی
متن سعدی
متن غم عشق
متن بی وفایی دوستان
متن وصف زیبایی
متن حسرت دیدار
متن قضا و قدر
متن مفلسی و عشق
متن شرح حال عاشق
متن سختی عشق
یار گرفتهام بسی، چون تو ندیدهام کسی
شمع چنین نیامدهست، از در هیچ مجلسی
عادت بخت من نبود، آن که تو یادم آوری
نقد چنین کم اوفتد، خاصه به دست مفلسی
صحبت از این شریفتر صورت از این لطیفتر
دامن از این نظیفتر، وصف تو چون کند کسی
خادمهٔ سرای...
سعدی
متن دلتنگی عاشقانه
متن وفاداری بی پایان
متن معشوق بی نظیر
متن حسرت دیدار
متن شرح حال عاشق
متن سختی عشق
متن بی وفایی دوستان
متن ناامیدی و عشق
متن غزل عاشقانه
در حال بارگذاری...