متن غم عشق
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات غم عشق
جز لب ناب روی تو...
بوسه زنم بر لب کی..؟
عجب بی تو پریشان است حالم...
پریشانتر از ان زلف پریشانت...
آنکس که نگاهش،
پریشان بکند قلب مرا،
مثل تو کیست..؟
بر در بیگانه نزن...
خانه ی تو قلب من است...
به تماشای تو قانع شده ام هر شب و روز...
چون که دستم به موهای پریشان تو هرگز نرسد...
نه بدبینم نه خوشبینم تو را با چشم دل دیدم
نمیدانی نمیدانم چه شد ای گل تو را چیدم
گر به کوهی گذرت خورد به فرهاد بگو
شوقِ شیرینِ تو در شورِ ادیبانه ماست
مثل چشمان سیاه تو، پیدا نشود
حتی به خــــواب...
در خیال تو شبی تا به سحر سوختمی
همچو شمعی که در آتش به شرر سوختمی
آتش عشق تو در سینه چنان شعله کشید
که چو پروانه در این شوق و خطر سوختمی
چشم مستت چو به جادو دل من را میبرد
در تب هجر تو هر لحظه دگر سوختمی...
او چه میدانست معنی دوست داشتن را ..
دل و دین باخته ام مست و خمارم بی تو
روز را توبه کنم شب به قمارم بی تو
می روم کنج خرابات نشینم تا صبح
هر نفس خسته ام و دل نگرانم بی تو
شهر در شهر همه شاعر چشم تو و من
سالها دربه در از ایل و...
نیایش
ای عشق، دیگر چاره ای بیندیش که یاهو یاهویت در دعاهایم بدجوری گلویم را زخمی نموده است،
چشم مستت در شبی مهتاب را آتش زده
خرمن صبر و شکیب و خواب را آتش زده
زلف پرچینت به باد صبحدم پیچیده است
موج گیسویت دل گرداب را آتش زده
در سماع عاشقی چرخی زدم پروانهوار
بال و پر سوزم همه اسباب را آتش زده
هر کجا رخ مینمایی...
او چه میدانست معنی دوست داشتن را
که زهر نیشش هم بر جان و دلم حکم نوش را دارد بر دل و جانم …
نمیدانم چه رازیست...
در میان قلب من با چشم تو...
قلب من میمیرد،
وقتی چشم تو به چشم دگری می افتد...
آخر به که گویم که تو دنیای منی...
از نیمه جان هم که گذشتی، تو خود جان منی...
یـــارم نمیداند
مـــرا یادش
ویـــران میکند.
اول تویی آخر تویی باشی تو سردار آرزوست
عشقم تویی در راه عشق این سر بردار آرزوست
لعنت به هر لب جز لبم که بر لبت بوسه زند
دل پای عشقت داده ام ای عشق دل دار آرزوست
حرام باشد اگر غیر از لبان تو...
به فکر بوسه و مستی ز لبهای دگر باشم...
کدام سرمه سیه کرده چشم یار مرا
که چشم یار ، سیه کرده روزگار مرا