زیبا متن : مرجع متن های زیبا

امتیاز دهید
0 امتیاز از 0 رای

می خواهم باور کنم دیگر غمی نیست و هیچ گره ایی کور نمانده
می خواهم باور کنم ،خوشی زده زیر ِدل ِتمام ِمردم شهر و همه از زور ِبی غمی ،غمگینند...
دوست دارم عزمم را جزم کنم و
با جسارت زیباترین واژه ها را قطار کنم کنار هم،
که چه روزگارِ خوشی است و همه ما بی دلیل خوشحالیم،
همهٔ ما بی هیچ بهانه ایی می خندیم،
و حواسمان بیشتر از همیشه به یکدیگر هست.
می خواهم باور کنم زندگی این روزها آسان تر از همیشه است و آه و افسوس و ای کاش،
از سر ِزبان ها افتاده...
می خواهم باور کنم ،
سر ِچهار راه های شهرم ،هیچ کودکی از سرما در خودش جمع نشده و
دیگر هیچ پدری رو سیاه نیست و هیچ مادری دغدغهٔ غذای کودکش را ندارد.
می خواهم باور کنم ،
آنهایی که با سیلی صورتشان را سرخ نگه می داشتند مدتی است ،
آب ِسر خوشی افتاده زیر پوستشان و از پایین ترین نقطهٔ شهر تا برج های سر به فلک کشیده،
این همه دوری و فاصله نیست....
می خواهم باور کنم،
همهٔ اخبارها حاکی از بهترین خبرها هستند
و هیچ کجا حرف از گرانی و ارز و دلار و مرگ و مصیبت ها نیست .
می خواهم باور کنم،
بمب ِانگیزه و امید افتاده میانِ آدم ها و هیچ کسی ، دلهرهٔ فردا روزش را ندارد.
همه چیز اینجا خوب است،
همه ما آرامیم ،
آسمان آبی است
و هوا آفتابی تر از همیشه....
فقط نمی دانم چرا
به خیابانِ هر نگاهی که می رسم،
حس می کنم ،هوایش عجیب بارانیست ...
هدی احمدی
ZibaMatn.IR

دلنوشته های هُدی ارسال شده توسط
دلنوشته های هُدی


ZibaMatn.IR

این متن را با دوستان خود به اشتراک بگزارید


انتشار متن در زیبامتن