هر کجا اشعار این شیرین بی فرهاد را دیدی بدان
شعرهایم رسمی از نقاشی چشمان توست
در خیالم از نگاهت شعر میسازم به عشق
اینچنین شاعر شدن از عشق بی پایان توست
جان فدایت میکنم با تک تک این واژه ها
بیت و مصراع و غزل آلوده ی عصیان توست
حیرتم از این همه ذوقی که دارم از تو ، من
رقص انگشتان دستم ،زاده ی ایمان توست
گاه تندی میکنم گاهی به تلخی میرسم
گاه فریاد دلم از درد بی درمان توست
حکمرانی میکنی بر قلب و جان عاشقم
گوش و عقل و منطقم تسلیم بر فرمان توست
هدی احمدی
ZibaMatn.IR