بغلم کنو تنگ در آغوشِ آرامشت بگیرمآن چنان که فراموش کنمخودم راوضربه هایی که بر تَنِ روحم نشستهو شهر دودی کهبه دنبال بلعیدن رویاهایمبه سوی ظُلمت می دَوَد..عبیرباوی کتاب وُجوم ZibaMatn.IR
عکس نوشته عبیر باوی بغلم کن و تنگ در آغوشِ آرامشت...