سپیده اسدی باتخلصمهربان
عشق چشمان تورا در من مسخر می کند
آنچنان که بیت هایم را منور می کند
آنچنان که حال من خوب است اما بیش از این
حال خوبم را هزاران بار بهتر می کند
طعم لبهایت جهنم دارد اما با بهشت
مست و بی پروا مرا یک جور دیگر می کند
کافرم کردی به دوش خود مبر روح مرا
دین و ایمان برده با کفر لبت سر می کند
باد پاییز است فکرت که در این اردیبهشت
دشتهای لاله را یکباره پر پر می کند
روز رستاخیز می دانم نگاه خیره ات
سمت و سوی هرکسی افتاده محشر می کند
ZibaMatn.IR