تا نگاهت به دل عاشق و شیدا افتاده است
دل ز هر بند غم و محنت دنیا افتاده است
چون نسیم سحری بر سر زلفت می گذرد
عطر عشق از دل من تا به ثریا افتاده است
در هوای تو دلم بی خبر از هر دو جهان
چون پرنده به دل آسمان ها افتاده است
هر کجا پا بنهی، گل ز قدم های تو روید
چون بهار از نفس گرم تو اینجا افتاده است
با نگاهی ز تو، دل غرق در امواج سرور
چون به دریای محبت ز تماشا افتاده است
چشم من خیره به راهت، که بیایی ز سفر
دل به شوق تو در این جاده ی رؤیا افتاده است
تا نگاهت به دل عاشق و شیدا افتاده است
دل ز هر بند غم و محنت دنیا افتاده است
مهدی غلامعلی شاهی
ZibaMatn.IR