زیبا متن : مرجع متن های زیبا

امتیاز دهید
0 امتیاز از 0 رای

جبرئیل آن روز تا غار حِرا پرواز کرد
گرم دیدار محمد ، عشق را آغاز کرد

ای محمد! ای صفات سبز تو وصف خدا
آه... ای آیینه در آیینه ذات کبریا

یک به یک از او بخوان از آن خدایی که یکی ست
آن خدایی که همه عالم به لطفش متکی ست

با من ای احمد بخوان از قل هواللهُ احد
او که تنها هست و همتایی ندارد تا ابد

ای محمد! ترجمان باش آیه ی تطهیر را
بشکن این لات و هبل های پر از تزویر را

با خود اندیشید این صوت الهی از کجاست
این غریبِ آشنا با غربت من آشناست

در دل دریایی اش درّ و صدف بسیار داشت
در سرش سودای دیدار جمال یار داشت

وحی آمد اشک شد لبخند شد آیینه شد
سرزمین وحی، خالی از نفاق و کینه شد

از فراز آسمان آمد صدای عرشیان
پُر شد از هوهوی جبرائیل گوش فرشیان

نور پاشیده ست از هفت آسمان بر کوه نور
رسم های جاهلیت می شود زنده به گور

ای محمد! خلق را نور و هدایتگر شدی
هستی زهرا شدی انگیزه ی حیدر شدی

گفت با او رازها از خلقت هفت آسمان
از تمام رازهای آشکارا و نهان

ای رسول مهربانی، رحمت للعالمین!
خاک بوس آستانت حضرت روح الامین

اندکی آرام شد با خواندن آن آیه ها
باز شد چشمان پُر نورش به اعجاز خدا

شمع بود و شاهد و اهل شفاعت شد امین
شافع فردای محشر، رحمت روی زمین

از شراب ناب ساقی در شب معراج خورد
دست حق را در غدیر خم به دستانش سپرد

مَست حق شد باده با نام علی زد بارها
گفت با اهل غدیر از فتنه و آزارها

بعدِ احمد ذکر حق شد نام زیبای علی
آسمان ها می شود فرش کف پای علی

بعد پیغمبر علی تنهای تنها می شود
سهم او زهراترین. بانوی دنیا می شود

باز هم این شعر با نام علی پایان گرفت
آسمان دیده ام ، ابری شد و باران گرفت.

اعظم کلیابی. بانوی کاشانی
ZibaMatn.IR



ZibaMatn.IR


انتشار متن در زیبامتن