در فراز قله ها، آواز جان پرورده ام
با عبور از لحظه ها، راز نهان پرورده ام
چون شرابی کهنه در جام خیال آرزو
در دل اندیشه ها، شهد جهان پرورده ام
در عبور از کوچه های سرد و خاموش عدم
با نگاهی پر ز مهر، عشق نهان پرورده ام
چشم هایش چون چراغی در شب تاریک دل
با نگاهی از امید، نور جهان پرورده ام
در سراب بی کران، تصویری از دل می چکد
با خیالی از بهار، بوی گلان پرورده ام
در هجوم بادها، آرامشی جان بخش بود
با صدای برگ ها، لطف بیان پرورده ام
در دل این کهکشان، نغمه سرایی می کنم
با نوای عشق او، مهر نهان پرورده ام
در عبور از سایه ها، نوری ز خورشید دمید
با طلوع صبح نو، عشق نهان پرورده ام
در میان موج ها، گم کرده ام راه نجات
چون نسیمی بی قرار، دریا به جان پرورده ام
در دل این چشمه سار، آبی زلال و بی کران
با طراوت های او، جان و جهان پرورده ام
مهدی غلامعلی شاهی
ZibaMatn.IR