روباه تلخیه قصهء من...

زیبا متن: مرجع متن های زیبا کوتاه

امتیاز دهید
5 امتیاز از 1 رای

روباه




تلخیه قصهء من غصه و غم کم نداره
شرح حال دل من اشک غمم در میاره

مثل روباه تو کتابا پنیر زاغمو زد
دلمو دزدید و رفت روبهک زرنگه بد


اون چه میدونه که جونم به دلش بسته شده
اون چه میفهمه که از عشق ، دل من خسته شده

زیر تیغ عملم خون تو رگام لخته شده
خط قلبم روی دستگاه دیگه پیوسته شده



(حیف ، که خیلی دلبری تو ، دل و عقل و میبری تو
چه کنم دردسری تو ، بین بد یا بدتری تو

مگه روبه بدی تو ، نگو دورم نزدی تو
رسم عاشقی بلد باش اگه بازم اومدی تو)


اگه خواست خدا باشه دوباره زنده بشم من
قول میدم که توی عشقت دیگه بازنده نشم من

اگه اون روز تو رو دیدم دیگه عاشقت نمیشم
تنها راضیم به مولا ، یار سابقت نمیشم


اگه بودم ، اگه بودی ، واسه من راهی گذاشتی
تو رو میبرم ببینی ، قهرایی که میشه آشتی



(حیف که خیلی دلبری تو ، دل و عقل و میبری تو
چه کنم دردسری تو ، بین بد و بدتری تو

مگه روبه بدی تو ، نگو دورم نزدی تو
رسم عاشقی بلد باش ، اگه بازم اومدی تو)




امید امام وردی🌙ماهان

ZibaMatn.IR
Emamvrdi_omid
ارسال شده توسط