عشق،
برگ های درختی را ریزاند!
پر پرواز پرنده ای را شکست!
رودخانه ای را تشنه لب، خشک کرد!
آواز کبکی را ستاند،
رودی را مبدل به ژرفابی راکد و منگ کرد!
رعد و برق را از آسمان گرفت!
دهانی را با سکوت، مهر و موم کرد!
فرهاد را سرگشته ی کوه ها و
مجنون را دیوانه و آواره ی بیابان ها کرد!
با این دلایل بی شمار،
چگونه شجاعت به خرج دهم و
فریاد بر آورم که عشق زیباست!
شعر: ریباز سالار
برگردان: زانا کوردستانی
ZibaMatn.IR