گریه می خندم روی شیب شیشه ای که جدا کرد مرا از خوشبختی یک دست بی سامان بر آن خم کردم بی فایده و عاجزانه، چندان که بتوانستم فاصله ی کوتاهی بود دلم را از آرامش فراخوانده اما بودن آن سوی شیشه، تنها گناه من بود
عکس نوشته گریه می خندم روی شیب شیشه ای...
این متن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید.