نزدیک ترک آسمان نصف ماه چون...
زیبا متن: مرجع متن های زیبا کوتاه
- خانه
- متن ها
- متن شعر ملل
- نزدیک ترک آسمان نصف ماه چون...
نزدیکِ ترکِ آسمان،
نصفِ ماه چون لنگری نقرهگون
میرسد میان دو کوه خاموش.
شبِ سرگردان، حفّاریست
که چشمها را میشکافد؛
بیایید بشماریم
چند ستاره در برکهی تاریکی
بههنگام سقوط خرد شدهاند.
صلیب سوگآلودی
میان دو تیغهی ابرویم حک شد،
سپس گریخت—
در آهنگریِ فلزات کبود،
در شبهایی که جنگ در سکوت جان سپرده،
قلبم چون چرخ تابخوردهی دیوانهای میچرخد.
ای دختری که از دوری بیپایان آمدهای،
گاهی نگاهت چون برق
در زیر سقف شب درخشان میشود.
رعدهای خشم و گردباد انتقام
از فراز قلبم گذر میکنند،
بیآنکه لحظهای توقف کنند.
بادی از گورستانها
ریشهی خوابآلودت را رها میکند—
میکارد و میپاشاندش در باد و خاک.
در آن سوی تو،
درختان بزرگ سر از خاک برنیاوردهاند.
اما تو، ای دخترِ بیابر،
مسئلهای از دود و سنبل ذرت،
تو آنی بودی که باد درنیافت
با برگهایی تابان.
پشت کوههای شب،
سوسنی سپید
به آتش میماند؛
آه! هیچ ندانم بگویم!
تو از همهی چیزها ساخته شده بودی.
هوسی که سینهام را چاک چاک کرد،
اکنون وقت است
راهی دیگر در پیش گیرم،
راهی که دیگر لبخندت در آن نیست.
طوفانی که ناقوسها را دفن کرد،
برگذرانی گِلی از عذابات،
چرا اکنون دست به تو ببرم؟
چرا تو را به غم آلوده سازم؟
ای قدموراه دور از هرچیز،
راهی که هیچ هراسی نیست—
بیمرگ، بیزمستان،
بیغم و در انتظار
بر شاخی که شبنم بر آن مانده است،
از آن بگذریم.
تفسیر با هوش مصنوعی
این شعر، روایتِ دلتنگیِ شاعر برای معشوقی از دست رفته است. تصاویری از طبیعتِ تاریک و طوفانی، همراه با احساساتِ دردناکِ رنج، خشم و ناامیدی شاعر را نشان میدهد. او از گذشتهی تلخ و عشق از دست رفته یاد میکند و در نهایت، تصمیم به رهایی از این درد و آغاز زندگی جدیدی میگیرد. عشق، درد، و امید به رهایی، موضوعات اصلی این شعر هستند.