شعر زنگ انشاء ساعت انشاء بود...
زیبا متن: مرجع متن های زیبا کوتاه
- خانه
- متن ها
- متن شعر زنگ انشاء
- شعر زنگ انشاء ساعت انشاء بود...
امتیاز دهید
0 امتیاز از 0 رای
(شعر زنگ انشاء)
ساعت انشاء بود
و چنین گفت معلم با ما:
بچه ها گوش کنید
نظر من این است
شهدا خورشیدند
مرتضی گفت: شهید
چون شقایق سرخ است
دانش آموزی گفت :
چون چراغی است که در خانه ی ما می سوزد
و کسی دیگر گفت:
آن درختی است که در باغچه ها می روید
دیگری گفت: شهید
داستانی است پر از حادثه و زیبایی
مصطفی گفت : شهید
مثل یک نمره ی بیست
داخل دفتر قلب من و تو می ماند
حس برتر
ZibaMatn.IR
تفسیر با هوش مصنوعی
در زنگ انشاء، معلم از دانشآموزان خواست تا نظر خود را درباره شهدا بیان کنند. دانشآموزان شهید را به خورشید، شقایق سرخ، چراغ روشن، درخت و داستانی زیبا تشبیه کردند. مصطفی نظر داد که شهید مانند نمره بیست، در قلب ما جاودانه میماند.