ققنوس در آتش می سوزم و...
زیبا متن: مرجع متن های زیبا کوتاه
امتیاز دهید
0 امتیاز از 0 رای
ققنوس
در آتش میسوزم و میمیرم هر بار
که از خاکستر خود برخیزم دوباره یار
نه از مرگم هراسی است، نه از سوختن بیم
که در هر سوختنم زندگیست انتظار
بلند از شعلهها برمیخیزم چون طلوع
پر و بالی نو دارم، نگاهی تازهکار
چه داند مرغ عادی درد این سوز و گداز
که هر پایان مرا آغازی است استوار
نه میترسم ز آتش، نه ز خاکستر شدن
که میدانم ز هر خاکستری هست اقتدار
تو هم ای آدمی از درد خود واهمه مدار
که گه گاهی بباید سوخت تا شد روزگار
چو ققنوسی برخیز از غم و اندوه خویش
که در هر سوختنت نیروی تازهست بسیار
بمیر و زنده شو، این راز عشق و زندگیست
که در هر مرگ، زایشهای نو دارد قرار
آرش شجاعی
ZibaMatn.IR