اینجا با درد عمیق دلم پیش...
زیبا متن: مرجع متن های زیبا کوتاه
- خانه
- متن ها
- متن اشعار سید اسلام فاطمی
- اینجا با درد عمیق دلم پیش...
اینجا با درد عمیق دلم
پیش غرورت نشستم
همانجا که به وقت شبانههایم
پر بودم از نجواهایی که
هر بار مرا
تا آستانهی آغوشت میبردند!
مرا دست خودم نَسْپار
که غرق می شوم
در لاابالی ترین حالت باران!
من هنوز هم همان درد دیروزم
که غرق می شوم
در عمق خاطراتی
که مدام تار می تند
از غرقابه ی چشمانم!
صدا زدم تو را
و نفس کشیدم تو و بادی را که
یک خیالِ پر از باران را
به چشمهایم میرسانند!
حیف ست که به خاک سپردم
تک تَکِشان را...
غم و
ماتم و
اندوه!
هنوز هم اقرار میکنم
که تو همون شعر پر از آغوشی!
من یه حرفم
که پر از مفهومه!
من بودم که پیش غرورت نشستم
تو بودی که زخمای قلبم را بستی!
ای آبیِ دریایم
من همون قطره از
بارونم!
تو چشات
رنگ قشنگ آسمونه!
من زمینم
که پر از رنگین کمونه!
من آن رودم
که می خوام
به تو آبیِ دریا بریزم!
وا کن آغوشت، ای نامهربون!
من و تو،
دو سیم تاریم!
سیمِ زیر تار،
زنانه!
سیم بمِ تار،
مردانه!
از تلفیق این زیر و بم،
موسیقی دلنواز زندگی نواخته می شود!
ویرانه مکن حال مرا
خانه ات آباد..!