زیبا متن : مرجع متن های زیبا

امتیاز دهید
0 امتیاز از 0 رای

بزغاله‌ی سیاهی که قصه‌نویس در
قصه‌اش چیزی از آن ننوشت
من بودم!
.
گرگی گرسنه نبودم که پشتِ در خانه‌ی تو،

دست به کیسه‌ی آرد فرو ببرم برای گول زدنت!

حبه‌ی انگوری که شراب را از سرکه شدن نجات می‌دهی!

دروغ نگفتم به تو هرگز

و نخواستم سیاهی دستانم را
از تو پنهان کنم در طمعِ بوسیدنت
.
تو اما
درِ خانه را روی من باز نکردی

و گرگِ روزگار مرا خورد
ZibaMatn.IR


ZibaMatn.IR


انتشار متن در زیبامتن