مادر به تو فکر می کنم ، دوست دارم آغوشم بوی تو را بگیرد ،
چه کنم این تنها دلخوشی من است...
گاه در خیالم جان می گیری ، من زمان را نگه می دارم
داد می کشم حالا مادر دارم ، تو هستی ،
عقده ی دلم را خالی می کنم
تند وتند تو را می بوسم نکند که زود بروی ،
از تو چه پنهان دلم تنگ ناز کشیدنت شده ،
این همه شتابت برای چه بود؟
چه زود حسرت نداشتنت را تجربه ام کردی .
ا
ZibaMatn.IR