مست رویت بودم از اغواگری ها بیشتر
می برند عقل از سرم مو فرفری ها بیشتر
خوش بحال دکمه های اول پیراهنت
من حسودی می کنم بر روسری ها بیشتر
بی حذر رد می شدم از کوچه ات سربشکنم
آی می چسبد به گوشم افسری ها بیشتر
باز درگیرند با شهد لب و عطر خوشت
مردم قم در کسادی قمصری ها بیشتر
بر دو راه جبهه ی مشروطه خواهی مانده ام
گیلکی ها دلبرند و آذری ها بیشتر
شال آبی را به سر کردی و چون تاج کبیر
از خودی ها خورده ایم،از داوری ها بیشتر
شعر ما را خواندی و پیغام دادی مرحبا
هی رقابت میکنی با منبری ها بیشتر
من که شاعر نیستم اما به لطف روی تو
شعر من را خوانده اند از عسگری ها بیشتر
ZibaMatn.IR