جوان، آهنین پنجه، زرّین عقابا!
که خلوتگهِ مِهر را
بر ستیغِ دماوند
به دامان گرفتی
و حجمِ طبیعت
به زیر پَر و بال هایت نشسته
کنون از دِژِ اوجِ صخره
نگاهی بیافکن
به لغزیدنِ موج های پُر از چین
که سیمینه تَن سوی ساحل روانند
و چون آذرخشی
فرود آی و بر موج بنشین
که سرکش چو امواج دریاست، قلبِ دلیرت
ZibaMatn.IR