زیبا متن : مرجع متن های زیبا

امتیاز دهید
5.0 امتیاز از 4 رای

دختری در من
هر روز صبح؛
به وقتِ معاشقه ی شبنم و سبزه ها
میوه ی زندگی را در بند بند وجودش به بار می نشاند.
چترش را در ایستگاه جا می گذارد تا صورتش با آبِ باران شسته شود...
و بی توجه به نگاهِ مسافران؛
به وسعتِ خیالش بر گونه ی معشوقه اش بوسه می زند.
در من دختریست که
هر روز محبت را نذر خنده ها می کند و
در پیاله هایی؛ به خانه ی قلب های قومش هدیه می کند.
دختری در من
هم سوی پرستوها بال می گشاید تا
به قاره ی عدالت کوچ کند
و مثل همیشه فراموش می کند
به خانه ی نمور و غمنا ک ظلم برگردد.
در من دختریست که
در میدانی شلوغ؛
با سازِ دوره گردها، جنون آمیز می رقصد
غم را در مشت هایش مچاله می کند
و آوازِ شادی را هرگز در گلویش خفه نمی کند!
دختری در من
روزی سه وعده
شعرهای کتابش را واژه به واژه می نوشد...
و هنگام پچ پچ ستارگان
آرزوهایش را از آسمان می چیند
و زیر بالشتش پنهان می کند.
در من دختری است
که در پیچ و خم خیابان ها؛
به شیون دلفریبِ انزوایش، دل می سپارد...
اما در سکوتِ تب دار اتاقش؛
سودای عشقی سوزان را در سر می پروراند...
ZibaMatn.IR

Moones_ahangari ارسال شده توسط
Moones_ahangari


ZibaMatn.IR


انتشار متن در زیبامتن