پاییز جان آمدی ؟
من که از پارسال پاییز منتظر تو بودم
یادت هست که گفتم دلم جنگل را میخواهد در یک روز پاییزی
یادت هست که گفتم آب راه های کوچک زیر پایم باشد
حالا آب راه ها روی صورتم نقش بسته اند ... چرا آمدی ... روز هایم به اندازه تمام برگ های خزانت زرد و غم ناک است
آخر چرا امدی ؟ ؟ ؟
ZibaMatn.IR