همین پاییز
سر ساعت همیشگی
کنار درخت بید
با همان بارانی مورد علاقه ی تو
و چشمانی به درخشندگی خورشید
با قلبی آکنده از روزنه های امید و خوشی های ساده
و دستانی پر عشق
که از هر انگشت آن برای تو محبت جاریست
و تشنه ی نوازش
با دلی پر از رازهایی که قرار است برایت بگویم
منتظرت می نشینم...
مهشید تمسکی
ZibaMatn.IR