ای آنکه مرا برده ای از یاد، کجایی؟
بیگانه شدی؟ دست مریزاد، کجایی؟
در دام توأم، نیست مرا راه گریزی
من عاشق این دام و تو صیّاد، کجایی؟
محبوس شدم گوشه ی ویرانه ی عشقت
آوار غمت بر سرم افتاد، کجایی؟
آسودگی ام، زندگی ام، دار و ندارم
در راه تو دادم همه بر باد، کجایی؟
اینجا چه کنم؟ از که بگیرم خبرت را؟
از دست تو و ناز تو فریاد، کجایی؟
ZibaMatn.IR