زیبا متن : مرجع متن های زیبا

امتیاز دهید
0 امتیاز از 0 رای

گل من در بند دنیا هست،ولی در بر نیست
می به غایت هست،ولی شورش دگر در سر نیست

تب معشوق به دل هست،ولی لعل لبش بر کام نیست
سلطان جهانم به جهان هست،ولی آوخ که بهرش دام نیست

در خلوت من داج که هست،ولی مهتاب نیست
ماه رخ معشوقم تمام است،ولی مظهور این مرداب نیست

در مذهب ما باده حرام است،ولیکن باک نیست
در پیکر ما زهره ی ابلیس دوام است،ولیکن هم پی ام ناپاک نیست

گوشم به نی و نغمه خریدار است،ولی بازار نیست
چشمم پی ترسیم لب و گردش جام است ،ولیکن بهر او جز یک تَلِ آزار نیست

در محبس من شوق نسیم هست،ولی عطار نیست
در عوض در در گیسوان دلبرم صد مشک ناب است،ولی واغیرتا ستار نیست

در سر هوس یار شکر لعل و شراب است،ولی جز زهر نیست
در تنم فقدان شیرین است،ولیکن جز جفا در کار این ناکس به غایت دهر نیست

آری در اوصاف حالم شعر حافظ هست،ولی صادق نیست
وصف حال من به عکس آن غزل هست،ولیکن شعر بر وضع وخیم حال من فایق نیست

از قول حافظ گنج غم در دل ویرانه مقیم است،ولیکن رهن نیست
همواره مرا کوی خرابات مقام است،ولی با حافظان هم صحن نیست

از ننگ نگو که مرا نام زِ ننگ است،ولی زهره ی اقرار نیست
از ننگ نپرس که مرا ننگ زِ نام است،ولی قدرت انکار نیست

تن من میخواره و سرگشته که هست،؛ولی رند و نظرباز نیست
آن کس که چنان حافظ نباشد هست،ولی در محبسش غماز نیست

با محتسبم عیب نگویید که او طالب آن هست،ولیکن طلبش از شاب نیست
او در طلب عیش مدام است،ولی زیرا که او بر درد خود ارباب نیست

ما را چو حافظ طلب معشوق و مدام است،ولی مطلوب نیست
وقت ایام صیام است ولکین در برم محبوب نیست

«طاهره عباسی نژاد»
(با تلمیح و تضمین به غزل شماره ۴۶ حافظ)

.........

متن اصلی غزل شماره ۴۶ حافظ👇

گل در بر و می در کف و معشوق به کام است
سلطان جهانم به چنین روز غلام است

گو شمع میارید در این جمع که امشب
در مجلس ما ماه رخ دوست تمام است

در مذهب ما باده حلال است ولیکن
بی روی تو ای سرو گل اندام حرام است

گوشم همه بر قول نی و نغمه چنگ است
چشمم همه بر لعل لب و گردش جام است

در مجلس ما عطر میامیز که ما را
هر لحظه ز گیسوی تو خوش بوی مشام است

از چاشنی قند مگو هیچ و ز شکر
زان رو که مرا از لب شیرین تو کام است

تا گنج غمت در دل ویرانه مقیم است
همواره مرا کوی خرابات مقام است

از ننگ چه گویی که مرا نام ز ننگ است
وز نام چه پرسی که مرا ننگ ز نام است

میخواره و سرگشته و رندیم و نظرباز
وان کس که چو ما نیست در این شهر کدام است

با محتسبم عیب مگویید که او نیز
پیوسته چو ما در طلب عیش مدام است

حافظ منشین بی می و معشوق زمانی
کایام گل و یاسمن و عید صیام است
ZibaMatn.IR

طاهره عباسی نژاد ارسال شده توسط
طاهره عباسی نژاد


ZibaMatn.IR

این متن را با دوستان خود به اشتراک بگزارید

انتشار متن در زیبامتن