غم های تو یعنی هنوز هم حسی مانده است
یعنی پریشانی نکن ، تا سوزشی مانده است
این غمها یعنی تو تنها نیستی ای ستمگر
به مثل سیگارم بکش باز نخی مانده است
از تو همین سوختنم مرا بس ، که می بینم
در ابتدای دودهایم تابش نوری مانده است
حال مرا تنها درختی خوب می فهمد
که از تمام برگ و بارش خش خشی مانده است
...
فریاد کشیدم بروی\ این شعر اما گفت:
از آن همه مغرور بودن خواهشی مانده است
ZibaMatn.IR