زیبا متن : مرجع متن های زیبا

امتیاز دهید
0 امتیاز از 0 رای

آغوشت دریاست...
آغوشت دریاست...
آغوشت دریاست...
و من چون ماهی سیاه بخت تنهایی هستم
که در تُنگی کوچک اسیر است
و دستی او را
در انتهای ساحل متروکه ای، رها کرده!
افسوس
که تنها نصیبش از دریا
نگاهی ست پر حسرت از دور و
داغی ست مانده بر دل ...
نه موج رهایی بخشی به او می رسد که تُنگش را واژگون کند
و نه دارای قدرتی ست که خود از آن به در آید...
قطره قطره آب تُنگش خشک می شود!
دم به دم نفس کم می آورد!
ذره ذره جان میکند!
و در مرگی غریبانه
نگاه حسرت بارش
به سمت آغوش دریا
تا ابد باز می ماند!
Z❣
ZibaMatn.IR

mohamadmj313 ارسال شده توسط
mohamadmj313


ZibaMatn.IR

این متن را با دوستان خود به اشتراک بگزارید

انتشار متن در زیبامتن