غزال و غزل بسمه تعالی...

زیبا متن: مرجع متن های زیبا کوتاه

امتیاز دهید
0 امتیاز از 0 رای

غزال و غزل ..

بسمه تعالی

نوشته ای که بیا بیقرار هم باشیم
همیشه مهر بورزیم و یار هم باشیم

من و تو مست در آغوشِ هم شبیهِ دو قو
پر از خیالِ جنون ، بیقرارِ هم باشیم

فرازِ حیّ علی العشق را بخوانی تا
صفِ نمازِ رفاقت ، کنارِ هم باشیم

دو بیقرارِ قدیمی اگربه هم برسیم
نیاید آن که به فکرِ فرار هم باشیم

پَیَمبری که نوشت ، لا نبیَّ بعدی را
به مهر گفت شبی یار غارِ هم باشیم

غزل برای تو گفتم که با خیال خودم
غزال من شوی و اعتبارِ هم باشیم

چه غصّه ها که برایم چه قصّه ها که برایت
نوشت کلکِ قضا ، غمگسارِ هم باشیم

ورای آینه هایی ، چگونه می خواهی
برون نیایی و چشم انتظارِ هم باشیم ؟

جواد مهدی پور
ZibaMatn.IR
جواد مهدی پور
ارسال شده توسط

تفسیر با هوش مصنوعی

این شعر عاشقانه‌ای است که از دلتنگی، عشق پایدار و رفاقت عمیق بین دو عاشق می‌گوید. شاعر آرزوی همراهی همیشگی و بی‌قراری عاشقانه را دارد. او با یادآوری پیامبر و یار غارش، به دوستی و وفاداری تاکید می‌کند و معشوق خود را "غزال" خطاب می‌کند، و در نهایت به چالش‌های زندگی و امید به همراهی در آن اشاره دارد.

ارسال متن