زیبا متن : مرجع متن های زیبا

امتیاز دهید
0 امتیاز از 0 رای

یک روزی که دور نیست به عقب باز خواهم گشت...
تمام اشک ها و لبخند های گاه و بی گاه مانند یک تئوری از مقابل چشمانم می گذرد!
آن لحظہ است که یک آه عمیق از درون سینه ام عبور می کند و در آغوش هوا حل می شود.
لبخندی که به وعده های دورغین، لبانم را زینت داد و اشک هایی که رد حرارت شان گونه هایم را ملتهب ساخت؛ شاید هیچ کدام نباید به مهمانی وجودم می آمدند، باید بی دلیل لبخند را به سرخی لبانم و شور و شعف را به مهتاب چشمانم هدیه می دادم!
ولی حسرت گذشته، پیری و تنهایی را نیز از تو سلب می کند. تنهایی لذتی از جنس آرامش که در کنار به ظاهر انسان هایی نیافتی و پیری لاقل کمی احترام به وجودت ارزانی می دارد...
بخند که خنده ی تو زیباترین تناقص جهان را رقم می زند، دلی رنجور و چهره ای مالامال شادی...
و چه کس گفته زندگی غیر از این است که از ازل تا ابد همین بوده و بس!

معصومه قنبری
ZibaMatn.IR


ZibaMatn.IR

این متن را با دوستان خود به اشتراک بگزارید

انتشار متن در زیبامتن