زیبا متن : مرجع متن های زیبا

امتیاز دهید
0 امتیاز از 0 رای

اسم رمز

ناگهان خورده زمین زلزله و غوغا شد
و سپس خرمنی از آتش و خون برپا شد

تیر بی وقفه به دیواره سنگر می خورد
زیر خورشید منور شب واویلا شد

گرچه خمپاره به زخم بدنش می بارید
انفجاری شد و هر قطعه از آن صدتا شد

خاکریزی که همآوای شب حادثه بود
با شن و خاک و هوای نفسش یکجا شد

خون غیرت قفس سینه او را طی کرد
مرغ طوفانی خوش بال و پر دریا شد

بعد از آنی که به دامان شقایق پیوست
کوله بارش پر از آوازه ی یا زهرا شد

اسم رمزیکه شب حمله به گوشش آمد
روی سر بند تماشایی او معنا شد

چه کسی گفته که آلاله نخواهد رویید
چه کسی گفته شقایق گلِ ناپیدا شد

سرخی رنگ شفق بود که از چشمه نور
گل باران زده ی دامن این صحرا شد
ZibaMatn.IR



ZibaMatn.IR

این متن را با دوستان خود به اشتراک بگزارید


انتشار متن در زیبامتن