متن سنگر
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات سنگر
بر شانه هایِ شهر دیدم پیکرت را
با گریه بوسیدم تمام باورت را
بی خواب بودی از صدای تیر و آژیر
حالا خدا دارد به دامانش سرت را
باور نمی کردم بمانی پای حرفت
تا اینکه دیدم اشک های مادرت را…
زیباتری در عکس های جنگ! آقا
دشت شقایق کرده...
تنها یک پلک دیگر
تنها یک پلک دیگر
تنها یک پلک دیگر
تا روشناییِ جنگل
تنها یک پلک دیگر
پسرم!
نترس!
تنهایی تو را بغل کرده است
«آرمان پرناک»
آسمان حقیر° می رقصد
مثل رودی ترانه خوان هستی با نگاهت کویر می رقصد
جاده ها بیقرار پاهایت، زیر گامت مسیر می رقصد
سرو کوهی به سایبان خود خاطرات خوش تو را دارد
از تموزیکه نوش جانت شد، بوته ی خاکشیر می رقصد
سایه های غروب نخلستان، جاشوان همیشه همراهت...
روشونه های تو حساب میکنم
اونجا فقط جای سر منه،
باهرکی جنگیدم میام سمتت
اونجا هنوزم سنگره منه...۹
اسم رمز
ناگهان خورده زمین زلزله و غوغا شد
و سپس خرمنی از آتش و خون برپا شد
تیر بی وقفه به دیواره سنگر می خورد
زیر خورشید منور شب واویلا شد
گرچه خمپاره به زخم بدنش می بارید
انفجاری شد و هر قطعه از آن صدتا شد
خاکریزی که...
سالهاست رفته ای
و من هنوز
دست از سر دوست داشتنت برنداشته ام
مثل سربازی که همچنان در حلبچه سنگر گرفته است ...
نرگس ذکریا