ای عشق چه خوش به این جهان آمده ای
وارد شدی و از آسمان آمده ای
این قلب و ُ دلِ من هدفِ نابت بود
بر خال زدی ، رقص کنان آمده ای
از بدوِ ورودِ تو به قصرِ قلبم ،
شاهنشهی و بر آستان آمده ای
ای حضرتِ عشق ، مقدمت گلباران
راهی شدی و چه خوش نشان آمده ای
من راه ، نشان ِ تو ندادم آخر ،
خود تاختی و به جانمان آمده ای !
جانا ، به کدامین گُنهِ ناکرده ،
آتش زدی و به شهرمان آمده ای ؟
در جان و دلم رخنه نمودی آسان ،
ای عشق ، بر این رقصِ نهان آمده ای
ZibaMatn.IR