کاش یک شب دل من هم به درایت برسد
بگذردازتو...سرانجام حکایت برسد
راوی قصه ای هستم که مرافرسوده
به غم و غربت و تنهایی من افزوده
حسرت داشتن تو به دلم فائق شد
کی !کجا ! باچه حسابی دل من عاشق شد؟
به خودم وعده ی دیدارتورا میدادم
شرط مردانگی این بود جناب ادم؟؟
هیچکس مثل تو در روح و دلم ریشه نزد
هیچکس مثل تو غم بر دل چون شیشه نزد
کاش یک شب دل من هم به درایت برسد
بگذرد ازتو...سرانجام حکایت برسد
ZibaMatn.IR