همانند شب های خستھ و خاموش هز...
زیبا متن: مرجع متن های زیبا کوتاه
- خانه
- متن ها
- متن شهریار عبدالعلیزاده
- همانند شب های خستھ و خاموش هز...
                امتیاز دهید
                
                
                
                
                    
                    
            
            
                        0 امتیاز از 0 رای
                    
                
                        همانند شب های خستھ و خاموش
هزار و یک عابر را 
در دݪ خود جاے دادم؛
عابرهایے
از جنس خاطرات شب پوش
کھ بر خیال پاے مےکوبند.
چشم دادم 
بھ تاریکے طناز انتهاے کوچھ
و براے 
در آغوش ڪشیدטּ آטּ قصد کردم
اما همین ڪھ خواستم 
قدمے بردارم
دیدم قیر شب، پایم را 
تا عمق ظلمت، فروبرده است.
تاریکے، دور و دوتر مےشد
و من در حسرت آטּ
خود را بیشتر و بیشتر
در آغوش تنهایے مےفشردم.
                    
ZibaMatn.IR
                    