بازهم...
باز هم صبح و ترافیک و من و سختی ها
باز هم دور تسلسل سر بدبختی ها
باز هم وسوسه ی شعر و صف لیوان ها
باز هم شامِ شب و همهمه ی مهمان ها
باز انگار زری رفته کسی را دیده
بازم انگار هوویَش دوقلو زاییده
باز بحث است کسی رفته محلل شده است
قیمت نفت، طلا، زن، متحول شده است
باز رویای تو کابوسِ بدِ بیداری ست
باز افسردگی و حالِ بدم تکراری ست
عشق در لحظه ی باور به خودش هم شک کرد
رگی از تیغ گذر کرد و غمت را حک کرد
بعدِ تو شک همه دنیای مرا با خود برد
خوره شد، آمد و احساس قشنگم را خورد
شک به تو، شک به خودم، شک به خودِ شک حَتًیٰ
شک به اشکی که چکیده ست دقیقن اینجا
بعدِ تو آن که نبودم و نبایِست شدم
بعدِ تو هرچه که هرکس نتوانست شدم
بعدِ تو فاجعه ای بود مونث بودن
ساقه ای ترد به طوفان حوادث بودن
بعدِ تو، دور خودم،چزخ زنان چرخیدم
سکه افتاد، خط آمد، آخرخط را دیدم
بعدِ تو عشق من این پاکت سیگار شده
می روم ظرف بشویم که تلنبار شده!
آرزوبیرانوند
ZibaMatn.IR