تا وقتی نفس میکشی
هرگز
پایان معنایی ندارد
این را
نبض های کوبنده رگهایت می گوید
این را
نفس های گرم شبانه
سماور در حال جوش اجاق
عکس های قاب شده ی دیوار
این را
امضای روی کاغذهایت
چگونه از پایان حرف میزنی
وقتی کسی شبها
خواب بوسه هایت را می بیند
کمی جوانه های دستهایت را
ببین
تو هنور زنده ای
و راه های زیادی
چشم به راهت مانده اند
رعنا ابراهیمی فرد
ZibaMatn.IR